پایتخت اولینها

تبریز دروازه مدرنیته ایران: پایتخت اولینها و هزارتوی بزرگترین بازار جهان
برخی شهرها را باید دید، برخی را باید شنید و برخی را باید زندگی کرد. تبریز از دسته سوم است. شهری که در هر قدم، تاریخی به قدمت ابریشم و استواری سهند را زیر پاهایت حس میکни. شهری که نه فقط یک مقصد گردشگری، بلکه یک روایت زنده از نوآوری، تجارت و فرهنگ است. اینجا، در پایتخت آذربایجان ایران، قصهها از دل سنگفرشهای قدیمی و دیوارهای آجری سر به فلک کشیده بیرون میآیند. سفر ما به تبریز، سفری است به دو قلب تپنده این شهر: “شهر اولینها” بودن و میزبانی از “بزرگترین بازار سرپوشیده جهان”.
فصل اول: هزارتوی زنده؛ ورود به قلب تپنده تبریز، بازار بزرگ
قبل از هر چیز، باید تکلیف خود را با یک واژه روشن کنیم: “بازار”. تصویری که از این کلمه در ذهن دارید را برای لحظهای کنار بگذارید. بازار تبریز یک مرکز خرید ساده یا حتی یک بازار سنتی معمولی نیست. اینجا یک شهر مسقف است؛ یک ارگانیسم زنده با وسعتی بیش از یک کیلومتر مربع که از قرنها پیش، نبض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه را در دستان خود داشته و همچنان دارد. ثبت آن به عنوان میراث جهانی یونسکو، تنها مهری رسمی بر حقیقتی است که هر بازدیدکنندهای با اولین قدم در آن، با تمام وجود درک میکند.
اولین برخورد: سمفونی نور و رنگ و صدا
ورود به بازار تبریز، مانند عبور از یک پرتال زمانی است. به محض آنکه از هیاهوی خیابانهای اطراف به یکی از دالانهای تو در توی آن پا میگذارید، جهان بیرون محو میشود. اولین چیزی که شما را مسحور میکند، معماری بینظیر آن است. طاقهای آجری بلند و گنبدهای زیبا که در فواصل معین، نور خورشید را به شکلی جادویی به درون میپاشند، فضایی روحانی و وهمانگیز خلق میکنند. این ستونهای نور، که بر غبار معلق در هوا میرقصند، گویی راهنماهایی آسمانی در این هزارتوی زمینی هستند.
صداها در هم میآمیزند: صدای چکش مسگرانی که در “راسته مسگرها” به ظروف مسی جان میبخشند، همهمه خریداران و فروشندگان که با لهجه شیرین آذری چانه میزنند، صدای چرخ گاریهای حمل بار که بر سنگفرشها کشیده میشود و زمزمه آرام تاجرانی که در حجرههایشان مشغول حساب و کتاب هستند. اینها نویزهای مزاحم نیستند؛ اینها ملودی زندگی بازار هستند.
گشتی در تیمچهها و راستهها
بازار تبریز از بخشهای متعددی به نام تیمچه (حیاطهای سرپوشیده) و راسته (دالانهای اصلی) تشکیل شده که هر کدام به صنف خاصی اختصاص دارند. این گشتوگذار، سفری است در دل اصناف و هنرها:
- تیمچه مظفریه: بدون شک، قلب تپنده بازار و یکی از زیباترین بخشهای آن است. اینجا پایتخت فرش دستباف ایران و جهان است. قدم زدن در این تیمچه، مانند قدم زدن در یک موزه زنده از هنر و رنگ است. فرشهایی با نقوش خیرهکننده، از دیوارها آویزان شده و بر روی هم انباشته شدهاند. تاجران فرش، که بسیاری از آنها این حرفه را نسل به نسل به ارث بردهاند، با آرامش روی صندلیهای خود نشستهاند و گویی به ارزش هنری که میفروشند، کاملاً واقفاند. عطر پشم و رنگهای طبیعی در هوا موج میزند و سکوت حاکم بر این تیمچه، احترامی است که همگان برای این هنر قائلاند.
- بازار امیر و راسته طلافروشان: درخششی که از ویترین حجرههای این بخش به چشم میخورد، خیرهکننده است. این بازار نه تنها مرکز خرید و فروش طلا و جواهرات، بلکه محلی برای نمایش اوج هنر زرگری هنرمندان تبریزی است.
- راسته ادویهفروشان: اینجا جایی است که مشام شما را به یک سفر عجیب و غریب میبرد. گونیهای بزرگ پر از زردچوبه، فلفل، دارچین، زنجبیل و دهها ادویه ناشناخته دیگر، رنگینکمانی از رنگهای گرم را به نمایش گذاشتهاند. عطر تند و شیرین این ادویهها چنان فضا را پر کرده که گویی خود هوا نیز طعمدار شده است.
در این گشتوگذار، از کنار کاروانسراهای قدیمی، مساجد تاریخی پنهان در دل بازار و حمامهای سنتی عبور خواهید کرد. بازار تبریز فقط محل کسبوکار نیست؛ یک شهر کامل با تمام امکانات اجتماعی است.
فصل دوم: ردپای پیشگامان؛ تبریز، شهر اولینها
شهرت دوم تبریز، که به همان اندازه بازارش غرورآفرین است، لقب “شهر اولینها” است. این شهر به دلیل موقعیت استراتژیک خود در مسیر جاده ابریشم و ارتباطات گستردهاش با قفقاز، عثمانی و اروپا، همواره دروازهای برای ورود اندیشهها و فناوریهای نوین به ایران بوده است. این روحیه نوآوری، در تار و پود شهر تنیده شده و تبریز را به زادگاه بسیاری از اولینهای تاریخ معاصر ایران تبدیل کرده است.
سفری در تاریخ نوآوری
بیایید در خیابانهای تبریز قدم بزنیم و برخی از این “اولین”های تاریخساز را مرور کنیم:
- اولین چاپخانه (۱۲۲۷ ه.ق): تصور کنید در زمانی که کتابها با دست نوشته میشدند، صدای دستگاه چاپ برای اولین بار در ایران، در این شهر طنینانداز شد. این اتفاق، سرآغاز یک انقلاب فرهنگی بود که توسط عباس میرزا، شاهزاده روشنفکر قاجار، رقم خورد.
- اولین مدرسه به سبک نوین (مدرسه رشدیه): میرزا حسن رشدیه، پس از آشنایی با شیوههای نوین آموزش در خارج از کشور، اولین مدرسه مدرن ایران را در تبریز بنیان نهاد. جایی که دانشآموزان به جای نشستن روی زمین و تکرار طوطیوار، پشت میز مینشستند و با روشهای جدید آموزش میدیدند.
- اولین کتابخانه عمومی، اولین مرکز تلفن، اولین واحد آتشنشانی و…: این لیست همچنان ادامه دارد و هر کدام از این “اولین”ها، داستانی از یک ذهن پیشرو و یک اراده برای تغییر را در خود دارند.
- اولین شهرداری یا بلدیه (۱۲۸۷ ه.ش): عمارت باشکوه کاخ شهرداری تبریز که امروز به عنوان یکی از نمادهای شهر شناخته میشود، یادگار تأسیس اولین انجمن بلدیه در ایران است. این بنای زیبا که شبیه به یک عقاب در حال پرواز طراحی شده، نمادی از آغاز مدیریت شهری مدرن در کشور است.
- اولین سینمای عمومی: در سال ۱۲۷۹، اولین سالن نمایش فیلم در ایران با نام “سینما سولی” در تبریز افتتاح شد و دریچهای جدید به روی هنر و سرگرمی برای مردم گشود.
این روحیه پیشگامی تنها به گذشته تعلق ندارد. تبریز همچنان یکی از قطبهای مهم صنعتی، اقتصادی و دانشگاهی ایران است و این میراث نوآوری در تلاش و کوشش مردمان امروزش نیز دیده میشود.
فصل سوم: فراتر از بازار و اولینها؛ دیگر گنجینههای تبریز
اگرچه بازار و لقب “شهر اولینها” دو ستون اصلی هویت تبریز هستند، اما جذابیتهای این شهر به همین دو مورد خلاصه نمیشود.
- مسجد کبود (گوی مچید): این مسجد که به “فیروزه جهان اسلام” شهرت دارد، شاهکاری از معماری اسلامی است. کاشیکاریهای لاجوردی و فیروزهای بینظیر آن، با وجود آسیبهای جدی که در زلزله تاریخی تبریز دیده، همچنان نفس را در سینه حبس میکند. تماشای ترکیب رنگ لاجورد و آجر در زیر نور، تجربهای عمیقاً معنوی است.
- مقبرهالشعرا: آرامگاه بیش از ۴۰۰ شاعر و عارف نامی ایران، از اسدی طوسی تا استاد شهریار. معماری مدرن و نمادین این بنا، یادبودی شایسته برای بزرگانی است که در این خاک آرمیدهاند. اینجا مکانی برای ادای احترام به ادبیات غنی ایران است.
- ائل گلی (شاه گلی): تفرجگاه محبوب مردم تبریز، دریاچهای بزرگ در دل یک باغ زیباست که در مرکز آن، یک عمارت کلاهفرنگی هشتضلعی قرار دارد. ائل گلی، بهویژه در شب، با نورپردازیهای زیبا و انعکاس تصویر عمارت در آب، مکانی رؤیایی برای قدم زدن و فرار از شلوغی شهر است.
- طعم تبریز: کوفتهای به اندازه یک شهرت!
سفر به تبریز بدون چشیدن طعمهای بینظیر آن کامل نمیشود. کوفته تبریزی، معروفترین غذای این شهر، چیزی فراتر از یک وعده غذایی است؛ یک اثر هنری است! کوفتههای غولپیکری که در دل خود تخممرغ پخته، گردو، آلو و پیاز داغ را پنهان کردهاند. علاوه بر آن، شیرینیهای لذیذی چون قرابیه، نوقا و ریس و همچنین آجیل و خشکبار اعلای تبریز که شهره جهانی دارد، بهترین سوغات این سفر خواهند بود.
نتیجهگیری: تبریز، شهری برای کشف دوباره
تبریز شهری نیست که بتوان آن را در یک بازدید کوتاه شناخت. این شهر لایهلایه است؛ هر لایه، داستانی از تجارت، جنگ، هنر، شعر و نوآوری را در خود دارد. از قدم زدن در دالانهای تاریخ در بازار بزرگش گرفته تا دنبال کردن ردپای اولینهای ایران در کوچهپسکوچههایش، تبریز همواره چیزی برای شگفتزده کردن شما دارد.
این شهر، تلفیقی است از اصالت و مدرنیته؛ جایی که حجرهداران قدیمی در کنار جوانان کارآفرین، چرخ اقتصاد را میچرخانند. تبریز، شهری با یک روح بزرگ است؛ روحی که از دل تاریخ پرفراز و نشیبش بیرون آمده، اما همچنان با نگاهی به آینده، پیشگام و نوآور باقی مانده است. سفر به تبریز، تنها یک سفر جغرافیایی نیست، بلکه سفری عمیق به ریشههای فرهنگ و تمدن ایران است.





















